جستجو
-
۲تصویر
عکس دسته جمعی
از راست: اورانوس کلانتری، ناصر عامری، و نبطون [نپتون] کلانتری؛ پشت عکس، نامه عشرت کلانتری به برادرش: برادر جان عزیزم قربان شکل ماهت برم دیروز عکس برادر عزیزم را زیارت کردم چشمم روشن شد انشاءالله همیشه اوقات خوش و سلامت باشید از حال خواهرت خواسته باشید غیر از دوری مفارقت سرکار دیگر ملالی ندارم عکس بچهها را خواسته بودید تقدیم شد. سالار خدمت سرکار عرض سلام میرساند یک عالم مشتاق ملاقات سرکار میباشد یک کاغذی هم در طهران برای سرکار نوشتم جوابی نرسیده از سرکار عزت الله و نصرت الله و اورانوس و نبطون خدمت دائی جان عزیزشان عرض سلام میرساند [میرسانند] و دست سرکار را میبوسند زیاده قربانت عشرت...
-
۲تصویر
نامه قمرالملوک اسفندیاری
احتمالا به پسرش، محمد عامری، شامل احوالپرسی و درباره بارندگی، اخبار خانوادگی، دریافت نقل، تریاک، پیراهن، چای، نارنگی، و پرتقال، فرستادن مرکبات برای مخاطب، و درباره کت و شلوار
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندان، تشکر از زحمات همسرش، حرکت به نگار، دعوت شبانه به منزل آقای عدل و دعوت به ناهار در منزل محمد آگاه، آمدن زین العابدین خان به کرمان از تهران و جمع شدن دوستان، سفارش دادن لوازم مورد نیاز آذر از آمریکا، گرفتن پاسپورت برای خودش، آذر، فاطمه، و فریده، رسیدن پذیرش بچهها در مدرسه خارجی که سالی دو هزار تومان هزینه دارد، ارسال مواد غذایی، سلام به فریده، گلناز، غلامحسین، و فاطمه، ارسال نامه خانم سیامک، خوبی هوای کرمان، حضور عشرتالملوک و نپتون در کرمان، سلام رساندن عزتالله به آذر، و سلامت بودن سیمین و بچههایش
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۷ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش فاطمه، فریده، و غلامحسین و ابراز ناراحتی از دور بودن از خانواده، آمدن امان الله، ارسال روزنامهها و مجلات، خبر از تهران و اوضاع فامیل، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، عشرت الملوک، سیمین، آقای سالار، و عزت الله، درخواست از همسرش به رسیدگی به کارهای بنایی، ارسال نامه به واسطه ناصر همراه با چوب پردهای که راسخ آورده، نظارت باغبانها، تعجب از مطالبی که آذر نوشته بوده، و درخواست ارسال چکها به بانک
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به آذرمیدخت و فریده، ۱۳۴۶ ش
درباره سلامت خود و غلامحسین، ماندن پیش فاطمه و همسرش، نارضایتی غلامحسین از بازگشت به مدرسه در هانور، اصرار غلامحسین بر ترک کالج هانور و رفتن به کالجی در کالیفرنیا، بازگشت کیهان به هانور، مسافرت طولانی با اتومبیل به لوس آنجلس، ماندن در منزل دوستان، سفر به سان دیه گو در مرز مکزیک و دیدن کالج، رفتن به فرسنو و ملاقات با مهران [کلانتری] و معاینات طبی خود و غلامحسین، گله از گلناز که جواب نامههایش را نداده، در خصوص شخصی که به فریده علاقهمند است و مصلحت نبودن این کار، مراجعت از طریق نیویورک و لندن و سپس تهران، اعلام وسایل مورد نیاز برای خرید از آمریکا یا اروپا، دادن مخارج ملکی به دارابی زاده و...
-
تصویر
صحبتهای شیدا، بیتا، و غلامحسین عامری
گفتگوی شیدا (یاسمن)، بیتا، و غلامحسین با افسانه نجم آبادی و فرشیده میربغدادآبادی، در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۹۶ش در کرمان؛ آن ها از قمرالملوک، عشرتالملوک، فروغ نصرت، و سایر افراد خانواده سخن میگویند.